مطالب طنز

یه استاد داشتیم سر کلاس خعلی قر میزد اصن یه مدلی بود که مغز هنگ میکرد

یه روزاستادمون گفت چقدر زمان داریم؟

منم گفتم در حد دوجمله که با بیننده ها خدافظی کنین

هیچی دیگه بیرونم کرد سال بعد هم باید این واحدو بگیرم

.

.

تنها کسایی ک بهم ثابت کردن من با بقیه واسشون فرق میکنم : پشه هان...

لامصبا هیچکیو بجز من نیش نمیزنن تو خونمون...

همچین پشه های وفادار و تک پری داریم ما >_<

.

.

یه دفعه پدرم ساعت 4 صبح زنگ زد (رفته بودن مسافرت)گفت:الو بیداری؟

گفتم:سلام علیکم نه نیم ساعته خوابیدم.

گفت:خیالم راحت شد.فکر کردم بیداری هنوز

.

.

پسری که سر اس بازیای شبونه یهو بی هوا خوابش ببره پسر نیس که

خسته س خسته میفهمی...؟ خسته ...!

ای جونم بخواب

.

.

اين روزا خراب هركي باشي فكر ميكنه تاريخ مصرفت گذشته...!!

.

.

فاميلمون امسال ميخواد براى هفتمين بار کنکور بده ،

اسمشو گذاشتيم سردار آزمون........

.

.

پوست گوجه ي عزيز!

دهنت سرويس :|

يه روز حالتو ميگيرم

امضا: چاقو

.

.

تو دستشویی نشستی که یهو یه سوسک میپره رو کلت :|

میای فرار کنی

می بینی یکی هم رو دستگیره در نشسته :|:|

.

.

وقتی رو که من برا جلب اعتماد یه گربه گذاشتم تا آخر با لگد شوتش کنم

اگه برا قشنگترین دختر شهر میذاشتم الان ستا بچه ازش داشتم

.

.

من از مرگم نمیترسم...

اگر دنیا سرم ریزد...

از این ترسم که بعد از مرگ...

اطلاعات کامپیوترم لو بره، دیگه واسم ختم نمیگیرنا ینی!

الکی ^_^

.

.

ﻫﺮﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﺣﻤﻮﻡ ﻣﻴﺎﻡ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺷﺒﻴﻪ ﺁﺩﻣﺎﻳﻰ ﻫﺴﺘﻢ ﻛﻪ

ﻣﻴﺨﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﻧﻮ ﺷﺮﻭﻉ ﻛﻨﻦ ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻴﻦ ﻛﻪ ﻣﻮﻫﺎﻡ

ﺧﺸﮏ ﻣﻴﺸﻪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻫﻤﻪ ﭼﯽ ﻋﺎﺩﯼ ﻣﯿﺸﻪ :))

.

.

بابام طی یک حرکت لاجوانمردانه برای مقابله با پدیده کولر

رفت اشتراک کنتور برقمون را کلا فروخت!!!

ینی راحت شدیما. دیگه مقاومت معنی نداره!

آخیییش... اینجا آرامش حکم فرماست...

فقط یه خوردی گرمه لامصب!

بادبرن ارزون سراغ ندارین؟!!

.

.

پشه جون قربونت برم این همه جا چرا زیر بغل رو نیش میزنى عاخه ؟؟؟

سه ثانیه میخارونم نیم ساعت میخندم :))

.

.

از بازی کامپیوتری اموختم

.

.

.

.

.

.

که بازی خعیلییی حال میده....

خب چیه همش که نباید فلسفی باشه

.

.

به نظرتون تو ستایش سری 20 فردوس میفهمه که محمد نوه شه؟؟؟؟

.

.

سر یه کلاسی داشتم جزوه مینوشتم ...

بعد از کلاس یکی از دخترای هم کلاسیم اومده بم میگه :

جزوه مینویسی؟؟؟؟؟؟

به تو هم میگن مرد؟؟

پ من واسه عمم دارم اینقد خوش خط و مرتب مینویسم؟؟؟

:|

.

.

حاضرم قسم بخورم من اگه وزنه بردار بودم

واسه المپیک که خبر نگارا و همسایه جمع شدن خونمون واسه

دیدن مسابقه ی من ...

بابام میزد یه شبکه دیگه که اخبار ببینه

.

.

دیروز طی جلسه و نشست رسمی

با مگس های اتاقم به یه سری توافقات اولیه رسیدم ...

من گزینه های ها نظامی (اسپری حشره کش و پشه کش) رو از روی میز برداشتم

اونا هم قول دادن دیگه به غنی سازی خون من ادامه ندن !

البته باهاشون شرط کردم اگه بیان در گوشم بگن ویــــــــــــز

گزینه های نظامی مذکور سر جاشه !

.

.

قلب بعضیا هم بوی پا میده

از بس همه در حال رفت و آمدن توش

.

.

بعضی از دخترا آرایشو از فتوشاپ رد کردن

اینقدر پیشرفت کردن لامصب دارن میرسن به انیمیشن

.

.

وقتی داری یواشکی یه غلطی میکنی… .

علاوه بر چپ و راست،

بالارم یه نیگا بنداز :|